مدیران دارایی نهادی نقش حیاتی در چشمانداز مالی ایفا میکنند و به عنوان نگهبانان حجمهای بزرگ سرمایه برای مؤسسات مختلفی مانند صندوقهای بازنشستگی، شرکتهای بیمه، وقفها و دفاتر خانوادگی عمل میکنند. این مدیران مسئول اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری استراتژیک برای رشد این داراییها هستند در حالی که به دقت ریسک را مدیریت کرده و از رعایت استانداردهای نظارتی اطمینان حاصل میکنند.
تخصص آنها به مؤسسات این امکان را میدهد که در دنیای پیچیده سرمایهگذاریها حرکت کنند و نیاز به بازده را با ضرورت حفاظت از سرمایه متعادل کنند.
مدیران دارایی خردهفروشی نقش حیاتی در دنیای مالی ایفا میکنند و بر کمک به سرمایهگذاران فردی برای افزایش ثروت خود از طریق استراتژیهای سرمایهگذاری مؤثر تمرکز دارند. این حرفهایها اهداف مالی، تحمل ریسک و ترجیحات سرمایهگذاری مشتری را ارزیابی کرده و پرتفویهای سفارشی ایجاد میکنند که با نیازهای منحصر به فرد آنها همراستا باشد. بر خلاف مدیران دارایی نهادی که وجوه بزرگی را برای شرکتها یا طرحهای بازنشستگی مدیریت میکنند، مدیران دارایی خردهفروشی بهطور مستقیم با مشتریان فردی کار میکنند و خدمات شخصیسازی شده و مشاورههای سرمایهگذاری متناسب ارائه میدهند.
ارزیابی ریسک مالی یک فرآیند سیستماتیک است که برای شناسایی، تجزیه و تحلیل و کاهش ریسکهای مالی بالقوه که ممکن است بر سلامت مالی یک سازمان یا فرد تأثیر بگذارد، استفاده میشود. این ارزیابی انواع مختلفی از ریسک ها از جمله ریسک بازار، ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی و ریسک عملیاتی و غیره را ارزیابی می کند. با درک و کمی کردن این ریسک ها، سرمایه گذاران و مدیران مالی می توانند تصمیمات آگاهانه بگیرند، منابع را به طور موثرتری تخصیص دهند و استراتژی هایی را برای به حداقل رساندن اثرات نامطلوب بر پرتفوی یا عملیات مالی خود اجرا کنند.
امور مالی رفتاری یک حوزه مطالعاتی است که تأثیرات روانشناختی بر رفتار سرمایه گذاران و تأثیر آنها بر بازارهای مالی را بررسی می کند. به دنبال درک این موضوع است که چرا سرمایهگذاران اغلب غیرمنطقی عمل میکنند و چگونه سوگیریهای شناختی، احساسات و عوامل اجتماعی به فرآیند تصمیمگیری کمک میکنند. با تجزیه و تحلیل این رفتارها، مالی رفتاری بینشی در مورد ناهنجاری های بازار ارائه می دهد و به سرمایه گذاران کمک می کند تا انتخاب های آگاهانه تری داشته باشند.
تعریف حاشیه سود خالص (NIM) یک معیار مالی است که نقش مهمی در ارزیابی سودآوری بانکها و سایر مؤسسات مالی ایفا میکند. این معیار بهعنوان تفاوت بین درآمد بهره حاصل از وامها و هزینههای بهرهای که بر روی سپردهها متحمل میشود، محاسبه میگردد و بهصورت درصدی از داراییهای earning متوسط بیان میشود. به زبان سادهتر، NIM بینشی از نحوه مدیریت درآمد بهره یک بانک در مقایسه با هزینههای بهره آن ارائه میدهد.
تعریف تحلیل مالی زنجیره ارزش یک ابزار استراتژیک است که برای ارزیابی عملکرد مالی و کارایی هر بخش از زنجیره ارزش یک شرکت استفاده میشود. با تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش به اجزای اصلی آن، سازمانها میتوانند فرصتهای صرفهجویی در هزینه، افزایش درآمد و کارایی کلی عملیاتی را شناسایی کنند. این تحلیل فقط به اعداد مربوط نمیشود؛ بلکه به درک این موضوع مربوط است که چگونه هر بخش از کسبوکار به سلامت مالی آن کمک میکند.
تعریف عمق بازار اصطلاحی است که توانایی بازار را برای جذب سفارشات بزرگ بدون تأثیر قابل توجه بر قیمت یک دارایی توصیف میکند. این موضوع توسط دفتر سفارشات نمایان میشود که تمام سفارشات خرید و فروش یک دارایی خاص را در سطوح مختلف قیمت فهرست میکند. اساساً، عمق بازار بینشهایی درباره عرضه و تقاضا برای یک دارایی ارائه میدهد و به معاملهگران این امکان را میدهد که میزان نقدینگی موجود در نقاط قیمت مختلف را ارزیابی کنند.
تعریف انحراف برابری قدرت خرید (PPP) یک مفهوم جالب در دنیای اقتصاد است. در اصل، این مفهوم به تفاوت بین نرخ واقعی تبادل دو ارز و نرخی که قدرت خرید آن ارزها را برابر میکند، اشاره دارد. به زبان سادهتر، این مفهوم به ما کمک میکند تا بفهمیم یک ارز چقدر بیش از حد ارزشگذاری شده یا کم ارزشگذاری شده است بر اساس هزینههای زندگی و نرخهای تورم در کشورهای مختلف.
تعریف ریسک پرمیوم مبتنی بر فاکتور یک مفهوم در استراتژیهای سرمایهگذاری است که به دنبال توضیح بازدههای اضافی است که یک سرمایهگذار میتواند از سرمایهگذاری در فاکتورهای ریسک خاص انتظار داشته باشد. این فاکتورها میتوانند شامل ویژگیهایی مانند ارزش، اندازه، مومنتوم و کیفیت، در میان دیگران، باشند. درک این فاکتورها میتواند بینشهایی را در مورد چگونگی بهینهسازی یک پرتفوی برای عملکرد بهتر و مدیریت ریسک فراهم کند.
عناصر حق بیمه ریسک مبتنی بر عامل پاداشهای ریسک مبتنی بر فاکتور از اجزای مختلفی ناشی میشوند که به بازده مورد انتظار یک دارایی کمک میکنند.
تعریف خطای ردیابی شاخص یک مفهوم حیاتی برای سرمایهگذاران است که میخواهند درک کنند یک صندوق یا سرمایهگذاری چقدر به یک شاخص بازار خاص نزدیک است. به طور ساده، این مفهوم انحراف بین بازدههای یک شاخص و بازدههای یک صندوق که هدف آن تقلید از آن شاخص است را اندازهگیری میکند. این اختلاف میتواند به دلایل مختلفی از جمله هزینههای مدیریت، هزینههای معاملاتی و روششناسی صندوق در ردیابی شاخص به وجود آید.