توضیحاتی درباره سوآپهای بازده کل دسترسی به داراییها بدون مالکیت مستقیم
معاملات بازگشت کل (TRS) ابزار مالی جالبی هستند که به دو طرف اجازه میدهند تا بازده یک دارایی را بدون انتقال مالکیت مبادله کنند. در یک توافق TRS معمولی، یک طرف که به عنوان پرداختکننده بازگشت کل شناخته میشود، بازگشت کل یک دارایی مشخص، شامل هر گونه درآمد تولید شده و افزایش سرمایه، را به دریافتکننده بازگشت کل پرداخت میکند. در عوض، دریافتکننده نرخ بهره ثابت یا شناور را بر روی یک مبلغ اسمی به پرداختکننده پرداخت میکند. این تنظیمات به ویژه برای سرمایهگذاران جذاب است که به دنبال کسب exposure به داراییهای خاص بدون نیاز به خرید مستقیم آنها هستند.
یک مبادله بازده کل شامل چندین جزء کلیدی است:
مقدار اسمی: این مقدار مرجع است که بر اساس آن پرداختها محاسبه میشوند. این مقدار بین طرفین مبادله نمیشود بلکه به عنوان پایهای برای تعیین جریانهای نقدی عمل میکند.
ساختار پرداخت: پرداختکننده بازده کل معمولاً بازده کل دارایی پایه را پرداخت میکند، در حالی که دریافتکننده نرخ بهرهای را پرداخت میکند که میتواند ثابت یا شناور باشد، بر اساس شرایط بازار.
دارایی پایه: دارایی مربوط به یک TRS میتواند سهام، اوراق قرضه یا حتی شاخصها باشد. انتخاب دارایی بر روی ریسک و پروفایل بازده سوآپ تأثیر میگذارد.
مدت زمان: این به مدت زمان توافق مبادله اشاره دارد که میتواند بر اساس نیازهای طرفین درگیر متفاوت باشد.
مبادلات بازده کل میتوانند بر اساس چندین عامل دستهبندی شوند:
معاملات سواپ بازده کل سهام: این سواپها شامل اوراق بهادار سهام هستند و به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که بدون مالکیت سهام، از تغییرات قیمت سهام بهرهمند شوند.
مبادلات بازده کل اعتبار: اینها به ابزارهای اعتباری مرتبط هستند، جایی که یک طرف به دنبال پوشش ریسک اعتباری است در حالی که طرف دیگر بر روی رویدادهای اعتباری حدس میزند.
معاملات سوآپ بازده کل کالا: شامل کالاها میشود و به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که در تغییرات قیمت داراییهای فیزیکی شرکت کنند بدون اینکه نیازی به نگهداری آنها داشته باشند.
بیایید چند مثال عملی را بررسی کنیم تا نشان دهیم چگونه میتوان از استراتژیهای TRS استفاده کرد:
پوشش ریسک: یک سرمایهگذار که یک پرتفو از سهام را در اختیار دارد، ممکن است برای پوشش در برابر کاهشهای احتمالی در بازار، وارد یک قرارداد سواپ بازده کل شود. با پرداخت نرخ ثابت و دریافت بازده کل از سهام، سرمایهگذار میتواند خسارات را کاهش دهد در حالی که در معرض ریسک باقی میماند.
حدس و گمان: یک صندوق پوشش ریسک ممکن است از مبادلات بازده کل برای دستیابی به قرار گرفتن در معرض اهرمی به یک کلاس دارایی خاص استفاده کند. با پرداخت یک هزینه کوچک اولیه، صندوق میتواند بازدههای خود را بر روی دارایی پایه بدون نیاز به سرمایهگذاری قابل توجهی افزایش دهد.
با پیشرفت بازارهای مالی، استراتژیهای مربوط به مبادلات بازده کل نیز تغییر میکنند. در اینجا برخی از روندهای نوظهور آورده شده است:
افزایش استفاده در مدیریت ریسک: مؤسسات بیشتری TRS را به عنوان ابزاری چندمنظوره برای مدیریت ریسک، به ویژه در بازارهای ناپایدار، شناسایی میکنند.
ادغام با فناوری: ظهور فینتک منجر به ایجاد پلتفرمهای پیشرفتهتری برای اجرای و مدیریت مبادلات بازگشت کل شده است که شفافیت و کارایی را افزایش میدهد.
تغییرات مقرراتی: افزایش نظارت و مقررات در بازار مشتقات باعث شده است که سرمایهگذاران استراتژیهای خود را تطبیق دهند و بر رعایت قوانین و کاهش ریسک تمرکز کنند.
سرمایهگذاران میتوانند از سوآپهای بازده کل به روشهای مختلف استفاده کنند:
تنوع پرتفوی: با استفاده از TRS، سرمایهگذاران میتوانند پرتفویهای خود را بدون نیاز به سرمایهگذاری قابل توجه، متنوع کنند و این امکان را برای آنها فراهم میآورد که به دامنه وسیعتری از داراییها دسترسی پیدا کنند.
اهرم: TRS میتواند به سرمایهگذاران این امکان را بدهد که به داراییها با اهرم دسترسی پیدا کنند و بازدههای بالقوه را افزایش دهند.
کارایی مالیاتی: بسته به حوزه قضایی، مبادلات بازده کل ممکن است مزایای مالیاتی نسبت به مالکیت مستقیم داراییها ارائه دهند و این موضوع آنها را به گزینهای جذاب برای برخی سرمایهگذاران تبدیل میکند.
معاملات بازگشت کل رویکردی منحصر به فرد و انعطافپذیر برای دسترسی به بازارهای مالی ارائه میدهند. با توانایی آنها در ارائه دسترسی به کلاسهای دارایی مختلف بدون مالکیت، آنها به عنوان ابزاری ارزشمند برای استراتژیهای پوشش ریسک و سفتهبازی عمل میکنند. با ظهور روندهای جدید و پیشرفت فناوری، چشمانداز معاملات بازگشت کل همچنان در حال تحول است و این امر برای سرمایهگذاران ضروری است که اطلاعات خود را بهروز نگهدارند و استراتژیهای خود را بر این اساس تطبیق دهند.
تبادلهای بازده کل چیستند و چگونه کار میکنند؟
مبادلات بازده کل، مشتقات مالی هستند که به یک طرف اجازه میدهند تا بازده کل یک دارایی، شامل درآمد و افزایش سرمایه، را دریافت کند، در حالی که طرف دیگر پرداختی با نرخ ثابت یا شناور دریافت میکند. این ترتیب به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که بدون مالکیت مستقیم، به داراییها دسترسی پیدا کنند و نقدینگی و انعطافپذیری را افزایش دهند.
استفاده از استراتژیهای مبادله بازده کل چه مزایا و خطراتی دارد؟
مزایای استراتژیهای مبادله بازده کل شامل افزایش اهرم، دسترسی به داراییهای غیر نقدی و مدیریت ریسک از طریق هجینگ است. با این حال، این استراتژیها همچنین با ریسکهایی مانند ریسک طرف مقابل، ریسک بازار و پیچیدگیهایی همراه هستند که ممکن است چالشهایی در درک و مدیریت این ابزارها ایجاد کند.
چگونه استراتژیهای مبادله بازده کل میتوانند تنوع پرتفوی را افزایش دهند؟
استراتژیهای مبادله بازده کل میتوانند تنوع پرتفوی را با اجازه دادن به سرمایهگذاران برای دسترسی به کلاسهای دارایی مختلف بدون مالکیت مستقیم آنها افزایش دهند. این به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که ریسکهای مرتبط با داراییهای متمرکز را کاهش دهند و به یک رویکرد سرمایهگذاری متعادلتر دست یابند.
تبادل بازده کل چه نقشی در پوشش ریسکهای سرمایهگذاری ایفا میکند؟
مبادلات بازده کل نقش حیاتی در پوشش ریسکهای سرمایهگذاری ایفا میکنند و به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که ریسکهای اقتصادی یک دارایی را به طرف دیگر منتقل کنند. این استراتژی به مدیریت نوسانات و محافظت در برابر حرکات نامطلوب بازار کمک میکند و بازدههای پایدارتری را تضمین میکند.
استراتژیهای مبادله بازده کل چگونه بر مدیریت نقدینگی برای سرمایهگذاران تأثیر میگذارند؟
استراتژیهای مبادله بازده کل بر مدیریت نقدینگی تأثیر میگذارند و به سرمایهگذاران ابزاری انعطافپذیر برای دسترسی به جریانهای نقدی از داراییهای پایه بدون نیاز به فروش موقعیتهایشان ارائه میدهند. این میتواند با اجازه دادن به مدیریت بهتر جریان نقدی در حالی که همچنان در معرض بازدههای بالقوه قرار دارند، نقدینگی را بهبود بخشد.
سرمایهگذاران چگونه میتوانند استراتژیهای مبادله بازده کل را بهطور مؤثر پیادهسازی کنند؟
سرمایهگذاران میتوانند استراتژیهای مبادله بازده کل را با همکاری با مؤسسات مالی که این محصولات را ارائه میدهند، پیادهسازی کنند و اطمینان حاصل کنند که درک روشنی از داراییهای پایه دارند و استراتژی را با اهداف کلی سرمایهگذاری خود هماهنگ میکنند.
سرمایهگذاران هنگام انتخاب طرفهای مقابل در قراردادهای تعویض بازده کل باید به چه عواملی توجه کنند؟
هنگام انتخاب طرفهای مقابل در قراردادهای تعویض بازده کل، سرمایهگذاران باید اعتبار طرف مقابل، شرایط قرارداد تعویض و پتانسیل نوسانات بازار که میتواند بر عملکرد داراییهای پایه تأثیر بگذارد را در نظر بگیرند.
استراتژیهای مبادله بازده کل چگونه بر بازده سرمایهگذاری در طول زمان تأثیر میگذارند؟
استراتژیهای مبادله بازده کل میتوانند بر بازده سرمایهگذاری تأثیر بگذارند و به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که بدون مالکیت مستقیم، به عملکرد داراییها دسترسی پیدا کنند و با استفاده از اهرم، بازدهها را افزایش دهند، در حالی که همچنین خطرات خاص بازار و طرف مقابل را معرفی میکنند.