فارسی

تحلیل عمیق و کاربردهای تقسیم سهام

تعریف

یک جداسازی سهام استراتژی شرکتی است که در آن یک شرکت مادر بخشی از مالکیت خود در یک شرکت فرعی را از طریق عرضه عمومی اولیه (IPO) به عموم می‌فروشد. این فرآیند به شرکت مادر اجازه می‌دهد تا سرمایه جمع‌آوری کند در حالی که همچنان کنترل بر شرکت فرعی را حفظ می‌کند. این می‌تواند راهی مؤثر برای آزادسازی ارزش در یک شرکت فرعی باشد که ممکن است هنگام بخشی از یک ساختار شرکتی بزرگ‌تر، ارزش آن کمتر از حد واقعی ارزیابی شود.

تقسیم سهام معمولاً با جدا شدن اشتباه گرفته می‌شود، اما تفاوت‌های قابل توجهی دارند. در یک جدا شدن، یک شرکت فرعی به یک شرکت مستقل تبدیل می‌شود، در حالی که در یک تقسیم سهام، شرکت مادر سهم قابل توجهی از شرکت فرعی را حفظ می‌کند.


اجزای تقسیم سهام

هنگام بررسی یک تقسیم سهام، چندین جزء کلیدی وجود دارد که باید درک شوند:

  • شرکت مادر: شرکتی که مالک زیرمجموعه است و فرآیند جداسازی را آغاز می‌کند.

  • زیرمجموعه: بخشی یا نهادی که در حال جدا شدن و ارائه به عموم است.

  • فرآیند IPO: مکانیزمی که از طریق آن سهام شرکت فرعی به عموم فروخته می‌شود و معمولاً نیاز به تأییدیه‌های نظارتی و افشای مالی دارد.

  • سهم نگهداری شده: درصدی از زیرمجموعه که شرکت مادر پس از عرضه عمومی اولیه (IPO) همچنان مالک آن است، که می‌تواند بر کنترل و جهت‌گیری استراتژیک تأثیر بگذارد.

انواع تقسیم سهام

تقسیم‌های سهام می‌توانند اشکال مختلفی به خود بگیرند، بسته به ساختار و اهداف شرکت مادر:

  • جزئیات فروش جزئی: شرکت مادر یک سهم اقلیت در شرکت فرعی می‌فروشد و سهم اکثریت را حفظ می‌کند.

  • جداسازی کامل: شرکت مادر بخش قابل توجهی را می‌فروشد اما ممکن است به دلایل استراتژیک هنوز برخی از مالکیت را حفظ کند.

  • تقسیم دوکلاسه: شرکت مادر کلاس‌های مختلفی از سهام را صادر می‌کند و به این ترتیب می‌تواند کنترل بر شرکت فرعی را حفظ کند در حالی که هنوز سهام عمومی را ارائه می‌دهد.

ترندهای جدید در جداسازی سهام

چشم‌انداز تقسیم سهام در حال تحول است و چندین روند جدید در حال ظهور است:

  • افزایش استفاده از فناوری: شرکت‌ها از فناوری مالی برای ساده‌سازی فرآیند IPO استفاده می‌کنند و این کار را برای اجرای carve-outها آسان‌تر می‌سازد.

  • تمرکز بر پایداری: بسیاری از شرکت‌ها در حال ایجاد زیرمجموعه‌هایی هستند که بر روی شیوه‌های پایدار یا فناوری‌ها تمرکز دارند و با افزایش علاقه سرمایه‌گذاران به معیارهای زیست‌محیطی، اجتماعی و حکمرانی (ESG) هم‌راستا هستند.

  • جهانی‌سازی بازارها: با interconnected شدن بیشتر بازارها، شرکت‌ها در کشورهای مختلف به طور فزاینده‌ای از تقسیم سهام برای دسترسی به سرمایه بین‌المللی استفاده می‌کنند.

نمونه‌هایی از جداسازی موفق سهام

چندین جداسازی سهام با پروفایل بالا مزایای بالقوه این استراتژی را نشان داده‌اند:

  • eBay و PayPal: eBay در سال 2015، PayPal را جدا کرد و به آن اجازه داد به طور مستقل فعالیت کند. این اقدام به طور قابل توجهی ارزش بازار PayPal را افزایش داد و به eBay این امکان را داد که دوباره بر روی کسب و کار اصلی تجارت الکترونیک خود تمرکز کند.

  • زیمنس و زیمنس هلثینیرز: زیمنس بخش بهداشت و درمان خود، زیمنس هلثینیرز، را جدا کرد تا این زیرمجموعه بتواند بر نوآوری در حوزه بهداشت و درمان تمرکز کند و در عین حال سرمایه اضافی را برای زیمنس فراهم کند.

روش ها و استراتژی های مرتبط

تقسیم سهام می‌تواند بخشی از یک استراتژی مالی شرکتی گسترده‌تر باشد. برخی از روش‌های مرتبط شامل:

  • جداسازی‌ها: جدا کردن یک شرکت تابعه به یک نهاد مستقل.

  • سرمایه‌گذاری مشترک: همکاری با سایر شرکت‌ها برای به اشتراک‌گذاری منابع و ریسک‌ها.

  • ادغام و تملک: خرید یا ادغام با شرکت‌های دیگر به منظور تقویت موقعیت بازار.

نتیجه

تقسیم سهام یک راهبرد استراتژیک برای شرکت‌ها است که به دنبال آزادسازی ارزش در شرکت‌های تابعه خود هستند در حالی که درجه‌ای از کنترل را حفظ می‌کنند. با درک اجزا، انواع و روندهای نوظهور در تقسیم سهام، کسب‌وکارها می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌ای اتخاذ کنند که سلامت مالی و موقعیت بازار آن‌ها را تقویت کند.

گنجاندن تقسیم سهام در یک استراتژی مالی شرکتی می‌تواند به بهبود ارزش‌گذاری‌ها، افزایش دسترسی به سرمایه و تمرکز بیشتر بر عملیات اصلی منجر شود.

سوالات متداول

یک تقسیم سهام چیست و چگونه کار می‌کند؟

یک تقسیم سهام (equity carve-out) یک استراتژی مالی شرکتی است که در آن یک شرکت مادر، سهام اقلیت در یک زیرمجموعه را از طریق عرضه عمومی اولیه (IPO) به عموم می‌فروشد. این امر به شرکت مادر اجازه می‌دهد تا سرمایه جمع‌آوری کند در حالی که کنترل بر زیرمجموعه را حفظ می‌کند.

مزایای جداسازی سهام برای شرکت‌ها چیست؟

تقسیم سهام می‌تواند به شرکت‌ها دسترسی به سرمایه، بهبود ارزیابی هم شرکت مادر و هم شرکت فرعی و تمرکز استراتژیک بر عملیات اصلی را فراهم کند. همچنین، این کار باعث افزایش دید بازار برای شرکت فرعی می‌شود.