ارزش دفتری به ازای هر سهم (BVPS) کلید درک ارزش واقعی شرکت
ارزش دفتری به ازای هر سهم: نگاهی به ارزش واقعی یک شرکت
شما میدانید، در سالهای من در بازارهای مالی، شاهد بودهام که سرمایهگذاران بیشماری در آخرین مدهای بازار سهام غرق میشوند و به دنبال شرکتهای فناوری پرچمدار یا سرمایهگذاریهای سفتهبازانه میروند. و منظورم این نیست که این هیجان وجود ندارد. اما برای کسانی که رویکردی منطقیتر را ترجیح میدهند و واقعاً میخواهند بفهمند چه چیزی را خریداری میکنند، یک معیار وجود دارد که اغلب نادیده گرفته میشود: ارزش دفتری به ازای هر سهم یا BVPS. این معیار جلب توجه نمیکند، پیشبینیکنندهی رونق بزرگ بعدی نیست، اما پایهای به طرز شگفتانگیزی محکم برای ارزیابی یک شرکت ارائه میدهد. آن را به عنوان یک دوست آرام و قابل اعتماد در یک اتاق پر سر و صدا در نظر بگیرید.
پس، این "ارزش دفتری" دقیقاً چیست؟
در اصل، ارزش دفتری به ازای هر سهم یکی از آن اعداد بنیادی است که به ما کمک میکند تا بفهمیم یک شرکت ممکن است چقدر ارزش داشته باشد اگر مجبور باشد، به عنوان مثال، فروشگاه را ببندد و تمام داراییهای خود را بفروشد. در واقع، این مقدار بهطور کلی معادل کل حقوق صاحبان سهام تقسیم بر تعداد سهام در گردش است. به اندازه کافی ساده است، درست است؟
اما بیایید کمی این موضوع را باز کنیم. حقوق صاحبان سهام، که به عنوان دارایی خالص نیز شناخته میشود، نمایانگر مجموع داراییهای یک شرکت منهای کل بدهیهای آن است. تصور کنید یک شرکت همه چیزهایی را که دارد - ساختمانها، ماشینآلات، موجودی، نقدینگی - بفروشد و سپس تمام بدهیهای خود را پرداخت کند. هر مقداری از نقدینگی که باقی بماند، حقوق صاحبان سهام است. آن نقدینگی باقیمانده را بر تعداد کل سهامهایی که سرمایهگذاران دارند تقسیم کنید و بله، شما ارزش دفتری به ازای هر سهم را دارید. این مقدار نظری از پول است که هر سهم در صورت تصفیه شرکت بر اساس مقادیر ترازنامهاش دریافت میکند.
من روزهای اولیهام را به یاد میآورم، که بر روی ترازنامهها تمرکز میکردم. این کار مانند کارآگاهی بود که سعی در ارتباط دادن نقاط داشت. وقتی که برای اولین بار BVPS را درک کردم، همه چیز روشن شد: این موضوع به پتانسیل درآمدهای آینده مربوط نمیشد، بلکه به داراییهای ملموس و حال حاضر مربوط بود. این یک تصویر فوری از سلامت مالی یک شرکت از یک دیدگاه بسیار خاص و تاریخی است.
چرا ارزش دفتری به ازای هر سهم اهمیت دارد؟
شاید شما فکر کنید، “اگر فقط به آنچه باقی مانده مربوط میشود، چرا باید نگران باشم؟” سوال خوبی است! این موضوع به چند دلیل کلیدی اهمیت دارد، به ویژه برای کسانی که در سرمایهگذاریهای خود به حاشیه ایمنی اهمیت میدهند.
-
شاخص ارزش ذاتی: برای برخی از انواع شرکتها، BVPS میتواند به عنوان یک نماینده تقریبی از ارزش ذاتی یک شرکت عمل کند. این موضوع به ویژه برای کسبوکارهای داراییمحور مانند بانکها، شرکتهای املاک و مستغلات یا شرکتهای تولیدی صادق است. ارزش آنها اغلب به داراییهای ملموسی که دارند، وابسته است. اگر قیمت بازار یک شرکت زیر BVPS آن کاهش یابد، ممکن است نشان دهد که بازار داراییهای زیرین آن را کمتر از ارزش واقعیاش ارزیابی میکند. این مانند پیدا کردن یک اسکناس یک دلاری به قیمت ۵۰ سنت است.
-
حاشیه ایمنی: سرمایهگذاران افسانهای مانند بنجامین گراهام، که اغلب به عنوان پدر سرمایهگذاری ارزشی شناخته میشود، ایده خرید شرکتها زیر ارزش تصفیه آنها را ترویج کردند. BVPS این پایه را فراهم میکند. در حالی که این یک ارزش تصفیه کامل نیست، به شما احساس میدهد که چه داراییهایی پشت سرمایهگذاری شما قرار دارند. اگر بازار به سمت پایین برود، به طور نظری یک کف برای سرمایهگذاری شما وجود دارد.
-
ابزار مقایسه: BVPS برای مقایسه شرکتهای مشابه در یک صنعت عالی است. اگر شرکت A دارای BVPS معادل ۲۰ دلار و شرکت B دارای ۱۰ دلار باشد و در سایر موارد قابل مقایسه باشند، این موضوعی درباره پایه داراییهای آنها به شما میگوید.
-
درک نسبت P/B: BVPS مخرج در نسبت بسیار مفید قیمت به ارزش دفتری (P/B) است. این نسبت قیمت بازار هر سهم یک شرکت را با ارزش دفتری هر سهم آن مقایسه میکند. نسبت P/B زیر 1 معمولاً نشانهای از یک سهام بالقوه undervalued است، در حالی که نسبت P/B بسیار بالا میتواند نشان دهد که بازار انتظار رشد قابل توجهی در آینده را دارد یا داراییهای نامشهود را به شدت ارزشگذاری میکند.
محاسبه اعداد: BVPS چگونه محاسبه میشود؟
محاسبه خود به خود ساده است، به محض اینکه اعداد صحیح را داشته باشید:
- فرمول: ارزش دفتری به ازای هر سهم = (کل حقوق صاحبان سهام - سهام ممتاز) / تعداد سهام در گردش
بیایید آن اجزا را تجزیه و تحلیل کنیم:
حقوق صاحبان سهام کل: این در ترازنامه شرکت یافت میشود. این شامل سهام عادی، سهام ممتاز، سود انباشته و سایر درآمدهای جامع است. اساساً این چیزی است که مالکان (سهامداران) خواهند داشت اگر تمام داراییها فروخته شوند و تمام بدهیها پرداخت شوند.
- سهام ممتاز: اگر یک شرکت سهام ممتاز داشته باشد، معمولاً ارزش آن را از کل حقوق صاحبان سهام کسر میکنید. چرا؟ زیرا سهامداران ممتاز معمولاً در صورت تصفیه، حق بیشتری بر داراییهای شرکت نسبت به سهامداران عادی دارند. BVPS مربوط به حق سهامدار عادی است.
تعداد سهام در گردش: این تعداد کل سهام یک شرکت است که در حال حاضر توسط سرمایهگذاران نگهداری میشود، از جمله سهام محدود و همچنین سهامی که توسط افراد داخلی و مدیران نگهداری میشود. این عدد میتواند به دلیل خرید مجدد یا صدور سهام جدید نوسان داشته باشد. معمولاً میتوانید این اطلاعات را در صورتهای مالی شرکت یا صفحات روابط سرمایهگذاران پیدا کنید.
بیایید یک مثال واقعی را بررسی کنیم. با نگاهی به MOTOR & GENERAL FINANCE L (NSE: MOTOGENFIN)، یک شرکت مالی و توسعه املاک و مستغلات، ارزش دفتری هر سهم آن در دسامبر 2023 به 508.88 رسید (TradingView، MOTOR & GENERAL FINANCE L BVPS). این رقم ارزش خالص دارایی شرکت به ازای هر سهم را بر اساس ترازنامه آن در آن زمان نشان میدهد. با مشاهده دادههای تاریخی از همان منبع، میتوانیم ببینیم که BVPS آن نوسان داشته است، به عنوان مثال، در سپتامبر 2023 به 510.99، در ژوئن 2023 به 510.82 و در مارس 2023 به 510.80 رسیده است. این نوسان جزئی طبیعی است و تغییرات در پایه حقوق صاحبان سهام شرکت را در طول زمان نشان میدهد، شاید به دلیل سود انباشته یا ارزیابی مجدد داراییها.
طرف دیگر: محدودیتهای ارزش دفتری به ازای هر سهم
حال، قبل از اینکه تمام سرمایهگذاری خود را روی سهامهایی که زیر BVPS معامله میشوند، انجام دهید، یک نکته احتیاطی از کسی که چند درس را به سختی آموخته است: BVPS یک راهحل جادویی نیست. این معیار محدودیتهایی دارد و درک آنها برای داشتن یک دیدگاه متعادل ضروری است.
حسابداری هزینه تاریخی: این یکی بزرگ است. ارزش دفتری بر اساس هزینه تاریخی داراییها است، نه ارزش بازار فعلی آنها. یک ساختمان که ۵۰ سال پیش به قیمت ۱ میلیون دلار خریداری شده ممکن است امروز به ارزش ۱۰ میلیون دلار باشد، اما ارزش دفتری آن هنوز هزینه اولیه را منعکس میکند (منهای استهلاک). برعکس، یک دارایی که به تازگی خریداری شده ممکن است به طور قابل توجهی در ارزش بازار کاهش یافته باشد اما هنوز با ارزش دفتری بالاتری ثبت شده باشد. این بدان معناست که BVPS میتواند به طور قابل توجهی ارزش واقعی تصفیه یک شرکت را بیش از حد بیان کند یا کمتر از حد بیان کند.
داراییهای نامشهود: بسیاری از شرکتهای مدرن، بهویژه در بخشهای فناوری و خدمات، داراییهای نامشهود قابل توجهی مانند پتنتها، شناخت برند، فهرست مشتریان یا فناوری اختصاصی دارند. اینها بسیار باارزش هستند اما اغلب بهطور کامل در ترازنامه به ارزش اقتصادی واقعی خود منعکس نمیشوند. به شرکتی مانند اپل فکر کنید؛ بخش زیادی از ارزش آن در کارخانههایش نیست بلکه در برند و مالکیت معنویاش است. BVPS آنها تنها بخشی از داستانشان را بیان میکند.
ویژگیهای صنعتی: BVPS برای برخی صنایع نسبت به دیگران بسیار مرتبطتر است. برای یک بانک، جایی که داراییها عمدتاً مالی (وامها، اوراق بهادار) هستند، BVPS یک معیار بسیار مفید است. برای یک شرکت نرمافزاری، که داراییهای اصلی آن معمولاً سرمایهگذاریهای فکری و استعداد انسانی است، BVPS تقریباً برای ارزیابی بیمعنا است.
تأثیر بدهی: در حالی که BVPS به بدهیها اشاره دارد، لزوماً کیفیت آن بدهیها یا بار بدهی شرکت را به شما نمیگوید. یک BVPS بالا ممکن است همچنان با بدهی بالا همراه باشد که این یک عامل ریسک است.
من یک بار به یاد دارم که به یک شرکت خدماتی با BVPS بسیار پایین نگاه کردم و تقریباً آن را نادیده گرفتم. اما بعد عمیقتر بررسی کردم و متوجه شدم که کل کسبوکار آنها بر اساس قراردادها و مالکیت معنوی ساخته شده است، چیزهایی که بهسختی در ترازنامه آنها ثبت شده بود. خوشبختانه فقط به BVPS در آنجا تکیه نکردم! این به من آموخت که زمینه (context) مهمترین چیز است.
BVPS در چه زمانی مفیدترین است؟
بنابراین، با دانستن نقاط قوت و ضعف آن، BVPS در چه زمانی باید یک معیار اصلی در ابزار تحلیل شما باشد؟
موسسات مالی: بانکها، شرکتهای بیمه و شرکتهای سرمایهگذاری معمولاً ترازنامههایی دارند که تحت تأثیر داراییهای مالی قرار دارد. برای آنها، BVPS و نسبت P/B برای ارزیابی بسیار مهم هستند و ارزش پرتفوی وامها و اوراق بهادار آنها را منعکس میکنند.
صنایع با دارایی سنگین: به تولید، املاک و مستغلات، خدمات عمومی و حتی برخی از زنجیرههای خردهفروشی فکر کنید. برای این کسبوکارها، داراییهای ملموس مانند املاک، تأسیسات و تجهیزات بخش قابل توجهی از ارزش آنها را تشکیل میدهند. BVPS نقطه شروع خوبی برای ارزیابی ارزش بنیادی آنها فراهم میکند.
استراتژی سرمایهگذاری ارزشی: اگر شما یک سرمایهگذار ارزشی هستید که به دنبال شرکتهایی میگردید که زیر ارزش ذاتی درک شده خود معامله میشوند، BVPS یک معیار حیاتی است. این معیار به شناسایی بازیهای “ارزش عمیق” کمک میکند، هرچند که همیشه نیاز به بررسیهای بیشتر وجود دارد تا اطمینان حاصل شود که داراییها واقعاً با ارزش هستند و منسوخ نشدهاند.
- تحلیل تصفیه: در شرایط بحرانی یا زمانی که یک شرکت در ورشکستگی را در نظر میگیرید، BVPS میتواند تخمینی تقریبی از آنچه که سهامداران ممکن است بازیابی کنند، به شما بدهد، هرچند که بازیابی واقعی میتواند به شدت متفاوت باشد.
نتیجهگیری
ارزش دفتری به ازای هر سهم یک راه حل جادویی نیست و قطعاً جایگزین یک تحلیل جامع از وضعیت مالی، مدیریت و چشمانداز صنعت یک شرکت نخواهد شد. اما به عنوان کسی که سالها در حال بررسی صورتهای مالی بودهام، میتوانم بگویم که این ابزار به طرز شگفتانگیزی مفید است، به ویژه برای درک ارزش پایه داراییهای نوع خاصی از شرکتها. این ابزار دیدگاهی مستند ارائه میدهد، نگاهی به آنچه واقعاً “زیر کاپوت” است، به جای اینکه فقط به درک ناپایدار بازار تکیه کند. از آن به طور هوشمندانه استفاده کنید، محدودیتهای آن را درک کنید و خواهید دید که این ابزار همراهی ارزشمند در سفر سرمایهگذاری شما خواهد بود. این موضوع درباره ساختن یک درک قوی است، نه فقط دنبالهروی از تیترها.
ارزش دفتری به ازای هر سهم (BVPS) چیست؟
BVPS یک معیار مالی است که ارزش داراییهای یک شرکت را به ازای هر سهم پس از تسویه تمام بدهیها نشان میدهد.
چرا BVPS برای سرمایهگذاران مهم است؟
BVPS به سرمایهگذاران کمک میکند تا ارزش ذاتی یک شرکت را ارزیابی کنند و هنگام سرمایهگذاری، حاشیهای از ایمنی را فراهم میآورد.