تعریف معاملات بازگشت کل (TRS) ابزار مالی جالبی هستند که به دو طرف اجازه میدهند تا بازده یک دارایی را بدون انتقال مالکیت مبادله کنند. در یک توافق TRS معمولی، یک طرف که به عنوان پرداختکننده بازگشت کل شناخته میشود، بازگشت کل یک دارایی مشخص، شامل هر گونه درآمد تولید شده و افزایش سرمایه، را به دریافتکننده بازگشت کل پرداخت میکند. در عوض، دریافتکننده نرخ بهره ثابت یا شناور را بر روی یک مبلغ اسمی به پرداختکننده پرداخت میکند.
تعریف برنامهریزی مالیاتی برای داراییهای دیجیتال به رویکرد استراتژیکی اشاره دارد که افراد و کسبوکارها برای مدیریت تعهدات مالیاتی خود در ارتباط با ارزهای دیجیتال و سایر داراییهای دیجیتال اتخاذ میکنند. با تکامل چشمانداز داراییهای دیجیتال، پیامدهای مالیاتی مرتبط با آنها نیز تغییر میکند. درک این نکات برای حداکثر کردن بازده و حداقل کردن مسئولیتها بسیار مهم است.
روندهای جدید در مالیات بر داراییهای دیجیتال جهان داراییهای دیجیتال به سرعت در حال تغییر است و قوانین مالیاتی که آنها را مدیریت میکند نیز همینطور.
تعریف تکنیکهای هوشمند تخصیص دارایی، استراتژیهای پیشرفته سرمایهگذاری هستند که به منظور بهینهسازی توزیع سرمایهگذاریها در بین کلاسهای مختلف دارایی طراحی شدهاند. این تکنیکها از تحلیل دادهها، روندهای بازار و بینشهای مدیریت ریسک بهره میبرند تا یک پرتفوی متعادل ایجاد کنند که هدف آن حداکثر کردن بازده در حالی که ریسک را به حداقل میرساند، باشد. با به کارگیری این روشها، سرمایهگذاران میتوانند به شرایط متغیر بازار سازگار شوند و عملکرد کلی سرمایهگذاری خود را بهبود بخشند.
تعریف چارچوبهای اندازهگیری تأثیر اجتماعی رویکردهای سیستماتیکی هستند که برای ارزیابی تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی ابتکارات مختلف طراحی شدهاند. این چارچوبها راهی ساختاریافته برای ارزیابی نحوهی کمک پروژهها به رفاه اجتماعی فراهم میکنند و به سازمانها کمک میکنند تا تأثیر خود را بر جوامع و محیط زیست درک کنند. با استفاده از این چارچوبها، سازمانها میتوانند تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند، تخصیص منابع را بهینهسازی کنند و مسئولیتپذیری را بهبود بخشند.
تعریف معیارهای نابرابری ثروت ابزارهایی هستند که برای اندازهگیری و تحلیل توزیع ثروت در یک جامعه استفاده میشوند. این معیارها بینشهایی در مورد چگونگی تخصیص ثروت بین گروههای مختلف ارائه میدهند و به شناسایی نابرابریهایی که ممکن است بین ثروتمندان و فقیران وجود داشته باشد، کمک میکنند. با درک این معیارها، سیاستگذاران، اقتصاددانان و محققان میتوانند بهتر به چالشهای اقتصادی که جمعیتهای مختلف با آن مواجه هستند، رسیدگی کنند.
تعریف بهینهسازی پرتفوی رفتاری (BPO) یک رویکرد نوآورانه در مدیریت سرمایهگذاری است که اصول مالی رفتاری را در فرآیند ساخت پرتفوی ادغام میکند. بر خلاف مدیریت پرتفوی سنتی که اغلب تنها به مدلهای کمی متکی است، BPO تشخیص میدهد که عوامل روانشناختی به طور قابل توجهی بر تصمیمگیری تأثیر میگذارند. این بدان معناست که احساسات، تعصبات و رفتارهای غیرمنطقی سرمایهگذاران میتواند بر انتخابهای سرمایهگذاری و عملکرد کلی پرتفوی آنها تأثیر بگذارد.
تعریف تحلیل ریسک رفتاری یک رویکرد نوآورانه است که مالی را با روانشناسی ترکیب میکند تا ارزیابی کند که چگونه احساسات، تعصبات و ویژگیهای شخصیتی یک فرد بر تصمیمات مالی او تأثیر میگذارد. این فرآیند پروفایلینگ به منظور درک بهتر تحمل ریسک، رفتار سرمایهگذاری و استراتژی مالی کلی فرد طراحی شده است.
اجزای پروفایلسازی ریسک رفتاری ارزیابی تحمل ریسک: این بخش ارزیابی میکند که یک فرد چقدر ریسک را در سرمایهگذاریهای خود میپذیرد.
تعریف تکنیکهای حفظ سرمایه به استراتژیهای سرمایهگذاری اشاره دارند که هدف آنها محافظت از مبلغ اصلی یک سرمایهگذاری در برابر زیان است. این تکنیکها برای سرمایهگذارانی که ایمنی سرمایه خود را بر بازدههای بالقوه بالاتر ترجیح میدهند، ضروری هستند. با توجه به تغییرات مداوم در بازارهای مالی، درک و پیادهسازی تکنیکهای مؤثر حفظ سرمایه میتواند برای سرمایهگذاران فردی و نهادی یک تغییر دهنده بازی باشد.
اجزای تکنیکهای حفظ سرمایه ارزیابی ریسک
تعریف قانون گرَام-لیچ-بلی (GLBA) یک قانون مهم است که در سال 1999 تصویب شد و به طور بنیادی چشمانداز خدمات مالی در ایالات متحده را تغییر داد. این قانون به طور مؤثر بخشهایی از قانون گلاس-استیگال در سال 1933 را لغو کرد که قبلاً جدایی بین بانکداری تجاری، بانکداری سرمایهگذاری و خدمات بیمه را برقرار کرده بود. GLBA به مؤسسات مالی اجازه میدهد تا مجموعهای متنوع از خدمات را تحت یک سقف ارائه دهند، که رقابت را ترویج کرده و انتخاب مصرفکننده را افزایش میدهد.
تعریف استراتژیهای سرمایهگذاری با کارایی مالیاتی به روشها و تکنیکهایی اشاره دارد که توسط سرمایهگذاران بهکار گرفته میشود تا مسئولیتهای مالیاتی خود را به حداقل برسانند در حالی که بازده سرمایهگذاری خود را به حداکثر میرسانند. هدف این است که سرمایهگذاریها به گونهای ساختاربندی شوند که بار مالیاتی کاهش یابد و امکان انباشت ثروت بیشتری در طول زمان فراهم شود.
اهمیت استراتژیهای سرمایهگذاری با کارایی مالیاتی استراتژیهای سرمایهگذاری با کارایی مالی از چندین جهت حیاتی هستند: