تعریف تملکها در مالی به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک شرکت بیشتر یا تمام سهام یک شرکت دیگر را خریداری میکند تا بر آن کنترل پیدا کند. این حرکت استراتژیک میتواند راهی قدرتمند برای گسترش دسترسی به بازار، تنوع در خطوط تولید یا کسب داراییها و فناوریهای ارزشمند باشد.
انواع تصاحبها خریدها میتوانند بر اساس هدف استراتژیک خود به انواع مختلفی دستهبندی شوند:
تملکهای افقی: این موارد زمانی رخ میدهد که یک شرکت، شرکت دیگری را در همان صنعت و در همان مرحله تولید تملک میکند.
تعریف حاشیه جریان نقدی یک معیار مالی کلیدی است که نسبت درآمدی را که به جریان نقدی تبدیل میشود، نشان میدهد. این معیار با تقسیم جریان نقدی عملیاتی بر درآمد کل محاسبه میشود و بینشهایی درباره چگونگی تولید نقدینگی یک شرکت از فروشهایش ارائه میدهد. حاشیه بالاتر جریان نقدی نشاندهنده کارایی عملیاتی بهتر و سلامت مالی است.
اجزای حاشیه جریان نقدی حاشیه جریان نقدی شامل چندین مؤلفه است که به محاسبه آن کمک میکند:
تعریف درآمد متوسط ساعتی (AHE) به میانگین مبلغی که کارکنان در هر ساعت کسب میکنند، اشاره دارد. این معیار نقش مهمی در تحلیل روندهای دستمزد، سلامت اقتصادی و قدرت خرید در بخشهای مختلف ایفا میکند. AHE معمولاً توسط نهادهای دولتی، مانند اداره آمار کار (BLS) گزارش میشود و یک شاخص کلیدی برای اقتصاددانان و سیاستگذاران به شمار میآید.
اجزای درآمد ساعتی متوسط AHE تحت تأثیر چندین مؤلفه قرار دارد:
تعریف سود سهام به بخشی از درآمد یک شرکت اشاره دارد که به سهامداران آن توزیع میشود. این سودها معمولاً به صورت نقدی یا سهام اضافی پرداخت میشوند و نمایانگر راهی برای شرکتها برای به اشتراک گذاشتن سودهای خود با سرمایهگذاران هستند. زمانی که یک شرکت سودی تولید میکند، میتواند آن سود را دوباره در کسبوکار سرمایهگذاری کند یا آن را به سهامداران به صورت سود سهام توزیع کند. این توزیع اغلب به عنوان نشانهای از سلامت مالی یک شرکت و تعهد آن به بازگرداندن ارزش به سرمایهگذارانش دیده میشود.
تعریف فروش داراییها به فرآیندی اشاره دارد که در آن یک شرکت بخشی از داراییها، شرکتهای تابعه یا واحدهای تجاری خود را میفروشد. این اقدام استراتژیک معمولاً برای سادهسازی عملیات، جمعآوری سرمایه یا تمرکز بر توانمندیهای اصلی انجام میشود. در چشمانداز پویا و متغیر مالی، فروش داراییها تنها به فروش بخشهایی از یک کسبوکار محدود نمیشود؛ بلکه روندهای گستردهتری را در استراتژی شرکتی و رفتار بازار منعکس میکند.
اجزای واگذاریها درک واگذاریها شامل شناسایی اجزای کلیدی آنها است که شامل موارد زیر میباشد:
تعریف مدیریت بدهی به استراتژیها و شیوههایی اشاره دارد که افراد یا سازمانها برای مدیریت سطوح بدهی و تعهدات خود بهطور مؤثر استفاده میکنند. این امر شامل مجموعهای از روشها است که هدف آن کاهش، مدیریت و در نهایت حذف بدهی در حالی که وضعیت مالی سالمی حفظ میشود، میباشد.
اجزای مدیریت بدهی مدیریت بدهی معمولاً شامل چندین مؤلفه کلیدی است:
بودجهبندی: تعیین یک بودجه واضح برای درک درآمد و هزینهها ضروری است و اطمینان میدهد که پرداختهای بدهی در اولویت قرار دارند.
تعریف نرخ ارز وزنی تجارت (TWER) معیاری است که قدرت یک ارز را نسبت به سبدی از ارزهای دیگر نشان میدهد، که بر اساس حجمهای تجاری بین کشورها وزندهی شده است. برخلاف نرخ ارز ساده که دو ارز را بهطور مستقیم مقایسه میکند، TWER اهمیت شرکای تجاری را در نظر میگیرد و دیدگاه جامعتری از ارزش یک ارز در زمینه تجارت بینالملل ارائه میدهد.
اجزای نرخ ارز وزنی تجارت TWER شامل چندین جزء کلیدی است:
تعریف نرخ رشد اقتصادی (EGR) یک شاخص کلیدی است که افزایش ارزش بازار کالاها و خدمات تولید شده توسط یک اقتصاد را که با توجه به تورم تنظیم شده است، در یک دوره خاص اندازهگیری میکند و معمولاً به صورت درصد بیان میشود. به زبان سادهتر، این نرخ نشاندهنده سرعت رشد یا انقباض یک اقتصاد است و به همین دلیل یک معیار حیاتی برای سیاستگذاران، سرمایهگذاران و کسبوکارها به شمار میآید.
تعریف نرخ رشد صادرات و واردات یک شاخص اقتصادی حیاتی است که تغییر درصدی در ارزش کالاها و خدمات صادر شده و وارد شده در یک دوره خاص را منعکس میکند. این معیار نه تنها بینشهایی درباره سلامت اقتصادی یک کشور ارائه میدهد بلکه ادغام آن در بازار جهانی را نیز برجسته میکند. یک نرخ رشد مثبت نشاندهنده یک اقتصاد قوی با فعالیتهای تجاری در حال افزایش است، در حالی که یک نرخ منفی ممکن است نشانهای از چالشهای اقتصادی یا تغییرات در تقاضای مصرفکننده باشد.
تعریف نرخ مشارکت نیروی کار (LFPR) یک شاخص اقتصادی کلیدی است که درصد جمعیت در سن کار (معمولاً ۱۶ سال و بالاتر) را که یا شاغل است یا بهطور فعال در جستجوی کار است، نشان میدهد. این شاخص بینشهایی درباره نیروی کار فعال ارائه میدهد و به عنوان یک معیار حیاتی برای درک سلامت کلی اقتصادی یک کشور عمل میکند.
اجزای نرخ مشارکت نیروی کار افراد شاغل: اینها افرادی هستند که در حال حاضر مشغول به کار هستند، چه به صورت تماموقت و چه به صورت پارهوقت.