تعریف شاخص احساسات اقتصادی جهانی (GESI) یک معیار ترکیبی است که حالت کلی شرکتکنندگان اقتصادی در سطح جهانی را منعکس میکند. این شاخص احساسات جمعی مصرفکنندگان، کسبوکارها و سرمایهگذاران را در مورد وضعیت فعلی و آینده اقتصاد ثبت میکند. با تحلیل این احساسات، تحلیلگران مالی و سیاستگذاران میتوانند روندهای اقتصادی بالقوه را ارزیابی کرده و تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند.
اجزای شاخص احساسات اقتصادی جهانی GESI از عناصر مختلفی تشکیل شده است که به درک کلی از احساسات اقتصادی کمک میکند:
تعریف شاخص تنوع صادرات (EDI) یک معیار حیاتی است که در مالی و اقتصاد برای ارزیابی تنوع کالاها و خدماتی که یک کشور صادر میکند، استفاده میشود. این شاخص بینشی درباره سلامت اقتصادی و تابآوری یک ملت ارائه میدهد و نشان میدهد که پایه صادرات آن چقدر متنوع یا متمرکز است. یک EDI بالاتر نشاندهنده یک پرتفوی صادراتی متنوعتر است که معمولاً به کاهش آسیبپذیری در برابر نوسانات بازار جهانی منجر میشود.
تعریف شاخص مصرف انرژی (ECI) یک معیار حیاتی است که کارایی انرژی یک بخش، منطقه یا اقتصاد را اندازهگیری میکند. این شاخص رابطه بین مصرف انرژی و تولید اقتصادی را منعکس میکند و بینشهایی درباره چگونگی استفاده مؤثر از منابع انرژی ارائه میدهد. با پیگیری ECI، دولتها، کسبوکارها و پژوهشگران میتوانند تصمیمات آگاهانهای درباره سیاستهای انرژی، سرمایهگذاریها و ابتکارات پایداری اتخاذ کنند.
اجزای شاخص مصرف انرژی مصرف کل انرژی: این شامل تمام اشکال انرژی مصرف شده در یک بازه زمانی خاص است، از جمله برق، گاز و انرژیهای تجدیدپذیر.
تعریف شاخص مصرف انرژی (EUI) معیاری است که مصرف انرژی یک ساختمان یا تأسیسات را نسبت به اندازه آن اندازهگیری میکند و معمولاً به صورت واحدهای انرژی به ازای هر فوت مربع یا متر مربع بیان میشود. این شاخص در ارزیابی کارایی انرژی ضروری است و امکان مقایسه بین ساختمانها و صنایع مشابه را فراهم میکند.
اجزای شاخص مصرف انرژی EUI با استفاده از اجزای زیر محاسبه میشود:
مصرف کل انرژی: این شامل تمام انرژی مصرف شده در یک ساختمان است، مانند برق، گاز و منابع تجدیدپذیر.
تعریف شفافیت و افشاگری در مالی به شیوههای بهطور علنی به اشتراکگذاری اطلاعات مالی مرتبط با ذینفعان، از جمله سرمایهگذاران، نهادهای نظارتی و عموم مردم اشاره دارد. این شفافیت اعتماد و پاسخگویی را تقویت میکند و اطمینان میدهد که همه طرفها به اطلاعاتی که برای اتخاذ تصمیمات آگاهانه نیاز دارند، دسترسی دارند.
اهمیت شفافیت و افشاگری ایجاد اعتماد: زمانی که شرکتها در مورد عملیات و سلامت مالی خود شفاف باشند، اعتماد سرمایهگذاران، مشتریان و عموم مردم را جلب میکنند.
تعریف مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) به اقدامهای داوطلبانهای اشاره دارد که توسط کسبوکارها برای رسیدگی به تأثیرات آنها بر جامعه و محیط زیست انجام میشود. این مفهوم فراتر از تولید سود میرود و بر تعهدات اخلاقی شرکتها نسبت به ذینفعان خود، از جمله کارکنان، مشتریان، جوامع و سیاره تأکید میکند. ابتکارات CSR هدفشان تقویت تأثیر مثبت اجتماعی در حالی که شهرت و پایداری شرکت را افزایش میدهند، است.
اجزای CSR مسئولیت زیستمحیطی: شرکتها به طور فزایندهای بر کاهش ردپای کربن خود، استفاده از منابع پایدار و حداقل کردن زبالهها تمرکز میکنند.
تعریف نسبت بدهی ملی به تولید ناخالص داخلی (GDP) یک شاخص اقتصادی کلیدی است که بدهی ملی یک کشور را با تولید ناخالص داخلی آن مقایسه میکند. این نسبت به صورت درصد بیان میشود و به عنوان معیاری برای توانایی یک ملت در پرداخت بدهیهایش عمل میکند. این نسبت بینشهایی درباره سلامت مالی یک کشور ارائه میدهد و بر اعتماد سرمایهگذاران و تصمیمات سیاستگذاری دولت تأثیر میگذارد.
اجزاء اجزای نسبت بدهی ملی به تولید ناخالص داخلی شامل:
تعریف استراتژیهای زمانبندی بازار به رویکرد سرمایهگذاری اشاره دارد که در آن تصمیمات خرید یا فروش داراییهای مالی بر اساس پیشبینیهای حرکات آینده بازار اتخاذ میشود. هدف بهینهسازی بازدهها با ورود و خروج از بازار در مناسبترین لحظات است. در حالی که ممکن است به نظر ساده بیاید، زمانبندی موفق بازار میتواند به طرز شگفتانگیزی چالشبرانگیز باشد، زیرا نیاز به درک عمیق از دینامیکها و شاخصهای مختلف بازار دارد.
تعریف استراتژیهای فقط خرید، رویکردهای سرمایهگذاری هستند که بر خرید اوراق بهادار با این انتظار تمرکز دارند که قیمتهای آنها در طول زمان افزایش خواهد یافت. بر خلاف فروش کوتاه، جایی که سرمایهگذاران از کاهش قیمتها سود میبرند، سرمایهگذاران فقط خرید داراییها را نگه میدارند تا از افزایش سرمایه بهرهمند شوند. این استراتژی به طور گستردهای توسط انواع مختلف سرمایهگذاران، از جمله سرمایهگذاران فردی، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد.
تعریف اسمارت بتا یک استراتژی سرمایهگذاری نوآورانه است که در تقاطع سرمایهگذاری غیرفعال و فعال قرار دارد. هدف آن افزایش بازده از طریق قرارگیری سیستماتیک در معرض عوامل خاصی مانند ارزش، اندازه، کیفیت و مومنتوم است، به جای اینکه تنها به وزندهی سنتی بر اساس سرمایه بازار تکیه کند. این رویکرد به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که پاداشهای ریسک را به دست آورند و به طور بالقوه از معیارهای استاندارد پیشی بگیرند در حالی که هزینه کمتری نسبت به مدیریت فعال سنتی حفظ میکنند.