تعریف کمیته حسابرسی یک جزء حیاتی از حاکمیت شرکتی است که به طور عمده مسئول نظارت بر فرآیند گزارشگری مالی، حسابرسی صورتهای مالی شرکت و عملکرد حسابرسان داخلی و خارجی میباشد. این کمیته به عنوان پلی بین مدیریت، هیئت مدیره و سهامداران عمل میکند و اطمینان حاصل میکند که سازمان به استانداردهای قانونی و بهترین شیوهها در گزارشگری مالی پایبند است.
اجزای کلیدی ترکیب: معمولاً از مدیران مستقل تشکیل شده است، کمیته حسابرسی باید حداقل یک عضو با تخصص مالی داشته باشد.
تعریف کنترلهای داخلی به فرآیندها و رویههایی اشاره دارد که توسط یک سازمان برای اطمینان از صحت اطلاعات مالی و حسابداری، ترویج پاسخگویی و جلوگیری از تقلب ایجاد شدهاند. این کنترلها برای مدیریت مالی مؤثر ضروری هستند و نقش مهمی در بهبود حاکمیت شرکتی ایفا میکنند.
اجزای کنترلهای داخلی کنترلهای داخلی معمولاً حول پنج مؤلفه کلیدی سازماندهی میشوند:
محیط کنترل: این موضوع لحن سازمان را تعیین میکند و بر آگاهی کنترل افراد آن تأثیر میگذارد.
تعریف مدیران مستقل اعضای هیئت مدیره یک شرکت هستند که هیچ رابطه مادی یا معناداری با شرکت، مدیران آن یا ذینفعان عمده آن ندارند. این استقلال به آنها اجازه میدهد تا تصمیمات عینی اتخاذ کنند که منافع سهامداران و سلامت کلی سازمان را در اولویت قرار دهد. با ایفای نقش تعادل در برابر تأثیر مدیریت، مدیران مستقل نقش حیاتی در بهبود حاکمیت شرکتی ایفا میکنند.
اهمیت مدیران مستقل مدیران مستقل برای تقویت اعتماد و یکپارچگی در یک شرکت حیاتی هستند.
تعریف مشارکت ذینفعان به فرآیندی اشاره دارد که در آن سازمانها با افراد یا گروههایی که به فعالیتهای آنها علاقهمند هستند، به ویژه در زمینه مالی، تعامل میکنند. این شامل نه تنها سهامداران بلکه همچنین کارکنان، مشتریان، تأمینکنندگان، نهادهای نظارتی و جوامعی است که در آنها فعالیت میکنند. تعامل مؤثر با ذینفعان برای تقویت اعتماد، شفافیت و همکاری حیاتی است و در نهایت منجر به بهبود عملکرد مالی و رشد پایدار میشود.
تعریف ترکیب هیئت مدیره به ساختار و ترکیب هیئت مدیره یک شرکت اشاره دارد. این شامل تعداد اعضا، سوابق، مهارتها و تجربیات آنها، و همچنین تنوع آنها از نظر جنسیت، قومیت و تخصص حرفهای است. یک هیئت مدیره خوب ترکیب شده برای حاکمیت مؤثر، تصمیمگیری استراتژیک و موفقیت کلی سازمان حیاتی است.
اجزای کلیدی ترکیب هیئت مدیره تنوع: هیئتهای مدرن به طور فزایندهای بر تنوع تمرکز دارند، که شامل جنسیت، نژاد، سن و پیشینه حرفهای میشود.
تعریف حقوق سهامداران به حقها و امتیازاتی اشاره دارد که سهامداران در ارتباط با یک شرکت دارند. این حقوق به منظور حفاظت از منافع سهامداران و اطمینان از شنیده شدن صدای آنها در امور شرکتی طراحی شدهاند. این حقوق شامل جنبههای مختلفی از جمله حق رأی، حق دریافت سود سهام و دسترسی به اطلاعات مالی است.
اجزای کلیدی حقوق سهامداران حقوق رأیگیری: سهامداران معمولاً حق رأیگیری در تصمیمات عمده شرکتی، مانند ادغامها، خریدها و انتخاب هیئت مدیره را دارند.
تعریف رشد اعتبار بخش خصوصی در واقع افزایش مقدار اعتباری است که به بخش خصوصی، شامل افراد و کسبوکارها، اعطا میشود. این رشد نقش حیاتی در اقتصاد ایفا میکند، زیرا نشاندهنده سطح سرمایهگذاری و مصرفی است که میتواند منجر به گسترش اقتصادی شود. زمانی که بانکها و مؤسسات مالی بیشتر وام میدهند، معمولاً به افزایش هزینهها، گسترش کسبوکار و ایجاد شغل منجر میشود.
روندهای رشد اعتبار در بخش خصوصی در سالهای اخیر، روندهای قابل توجهی در رشد اعتبار بخش خصوصی وجود داشته است:
تعریف سرمایهگذاری خالص خارجی (NFI) یک شاخص اقتصادی کلیدی است که تفاوت بین ارزش سرمایهگذاریهای خارجی انجام شده توسط ساکنان یک کشور و ارزش سرمایهگذاریهای داخلی انجام شده توسط ساکنان خارجی را نشان میدهد. این شاخص بهطور اساسی جریان خالص سرمایه را در مرزها ثبت میکند و بهعنوان ابزاری حیاتی برای تحلیل سلامت مالی یک کشور و موقعیت اقتصادی جهانی آن عمل میکند.
اجزای سرمایهگذاری خالص خارجی NFI شامل دو جزء اصلی است:
تعریف سیاستهای افشاگران، دستورالعملهای رسمی هستند که توسط سازمانها برای حفاظت از افرادی که فعالیتهای غیراخلاقی، غیرقانونی یا مضر را در محل کار خود گزارش میدهند، ایجاد شدهاند. این سیاستها در ترویج شفافیت و پاسخگویی، بهویژه در بخش مالی که رفتار اخلاقی از اهمیت بالایی برخوردار است، بسیار حیاتی هستند. با تشویق کارکنان به ابراز نظر در مورد نادرستیها، این سیاستها به سازمانها کمک میکنند تا خطراتی را که میتواند منجر به خسارات مالی یا آسیب به شهرت شود، شناسایی و کاهش دهند.
تعریف سیاستهای تضاد منافع چارچوبهای اساسی هستند که سازمانها، بهویژه در حوزه مالی، برای شناسایی، افشا و مدیریت موقعیتهایی که منافع شخصی ممکن است با مسئولیتهای حرفهای تداخل داشته باشد، استفاده میکنند. هدف این سیاستها اطمینان از این است که تصمیمات اتخاذ شده در بهترین منافع سازمان و ذینفعان آن باشد و استانداردهای اخلاقی و اعتماد را حفظ کند.
اجزای سیاستهای تضاد منافع چندین مؤلفه کلیدی وجود دارد که سیاستهای مؤثر تضاد منافع را تشکیل میدهند: