تعریف نرخ بهره درصد وامی است که توسط وام دهنده به وام گیرنده برای استفاده از دارایی ها پرداخت می شود. معمولاً به عنوان درصد سالانه اصل بیان می شود. نرخهای بهره شاخصهای حیاتی سلامت اقتصادی هستند که بر فعالیتهای مالی مختلف از جمله پسانداز، سرمایهگذاری و مصرف تأثیر میگذارند.
اجزای نرخ بهره نرخ بهره از چندین جزء کلیدی تشکیل شده است:
نرخ پایه: حداقل نرخ سود تعیین شده توسط بانک مرکزی است که بر نرخ های اخذ شده توسط سایر مؤسسات مالی تأثیر می گذارد.
تعریف نرخ تخفیف یک مفهوم اساسی در مالی است که نمایانگر نرخ بهرهای است که برای تعیین ارزش فعلی جریانهای نقدی آینده استفاده میشود. به زبان سادهتر، این سوال را پاسخ میدهد: یک جریان نقدی آینده در دلارهای امروز چه ارزشی دارد؟ این مفهوم در تحلیلهای مالی مختلف، از جمله ارزیابی سرمایهگذاریها، بودجهبندی سرمایه و مدلسازی مالی حیاتی است.
اجزای نرخ تخفیف نرخ تنزیل تحت تأثیر چندین مؤلفه کلیدی است:
تعریف نرخ تورم یک شاخص اقتصادی بحرانی است که درصد تغییر سطح قیمت یک سبد کالا و خدمات را در یک دوره خاص اندازه گیری می کند. این نشان دهنده میزان افزایش قیمت ها در اقتصاد است و به عنوان معیاری کلیدی برای هزینه زندگی و قدرت خرید ارز عمل می کند.
اجزاء چندین مؤلفه کلیدی در محاسبه نرخ تورم نقش دارند، از جمله:
شاخص قیمت مصرف کننده (CPI): معیاری پرکاربرد که قیمت های مجموعه خاصی از کالاها و خدمات مصرفی را ردیابی می کند.
تعریف بنابراین، نرخ رشد سالانه مرکب (CAGR) دقیقا چیست؟ به زبان ساده، CAGR یک معیار مفید است که میانگین نرخ رشد سالانه یک سرمایهگذاری را در یک دوره زمانی مشخص به شما میگوید، با این فرض که سرمایهگذاری با نرخ ثابتی رشد میکند و در طول زمان ترکیب میشود. اساساً بازده را صاف می کند و تصویر واضح تری از عملکرد سرمایه گذاری شما به شما می دهد.
اجزای CAGR برای درک CAGR، باید سه جزء ضروری را بدانید:
تعریف نرخ کوپن مفهومی حیاتی در امور مالی است، به ویژه در حوزه اوراق بهادار با درآمد ثابت مانند اوراق قرضه. به بیان ساده، نرخ کوپن عبارت است از پرداخت سود سالانه توسط ناشر اوراق قرضه به دارندگان اوراق، که به صورت درصدی از ارزش اسمی اوراق بیان می شود. به عنوان مثال، اگر اوراق قرضه ای با ارزش اسمی 1000 دلار و نرخ کوپن 5 درصد داشته باشید، هر سال 50 دلار تا سررسید اوراق دریافت می کنید.
تعریف نسبت بدهی به درآمد (DTI) یک معیار مالی است که کل پرداختهای ماهانه بدهی افراد را در برابر درآمد ناخالص ماهانه اندازهگیری میکند. این به صورت درصد بیان می شود و به وام دهندگان کمک می کند تا توانایی وام گیرنده را برای مدیریت پرداخت های ماهانه و بازپرداخت بدهی ها ارزیابی کنند. هرچه DTI کمتر باشد، بهتر است، زیرا نشان دهنده وضعیت مالی سالم تر است.
اجزای نسبت بدهی به درآمد برای محاسبه DTI باید موارد زیر را در نظر بگیرید:
تعریف نسبت Treynor یک معیار مالی است که عملکرد یک سبد سرمایه گذاری را با تعدیل بازده آن برای ریسک پذیرفته شده، به ویژه از طریق ریسک سیستماتیک، ارزیابی می کند. این نسبت که به نام جک ترینور نامگذاری شده است، ابزاری اساسی برای سرمایهگذارانی است که میخواهند بفهمند چه مقدار بازده اضافی به ازای هر واحد ریسک کسب میکنند.
اجزای نسبت ترینور بازده پورتفولیو (R_p): کل بازدهی است که سبد سرمایه گذاری در یک دوره خاص ایجاد می کند.
تعریف نسبت سریع (Quick Ratio) که اغلب به آن نسبت اسید-آزمایش گفته می شود، یک معیار مالی است که نقدینگی کوتاه مدت یک شرکت را ارزیابی می کند. توانایی یک کسب و کار را برای انجام تعهدات کوتاه مدت خود با استفاده از نقدشونده ترین دارایی ها، بدون تکیه بر فروش موجودی، اندازه گیری می کند. این معیار برای سرمایه گذاران و ذینفعان بسیار مهم است زیرا بینشی از سلامت مالی یک شرکت ارائه می دهد.
تعریف نسبت قیمت به سود (نسبت P/E) یک معیار مالی پرکاربرد است که ارزش نسبی سهام یک شرکت را در مقایسه با سود آن نشان میدهد. با تقسیم قیمت بازار هر سهم بر سود هر سهم (EPS) محاسبه می شود. اساساً، نسبت P/E به سرمایهگذاران کمک میکند تا ارزیابی کنند که آیا سهام بیش از ارزش یا کمتر از ارزشگذاری شده است و آن را به ابزاری ضروری در تحلیل سرمایهگذاری تبدیل میکند.
تعریف نسبت قیمت به فروش (نسبت P/S) یک معیار مالی است که قیمت سهام شرکت را با درآمد هر سهم مقایسه میکند. با تقسیم ارزش بازار یک شرکت بر کل فروش یا درآمد آن محاسبه می شود. این نسبت به ویژه برای ارزیابی شرکت هایی که سود مثبتی ندارند مفید است و آن را به ابزاری ارزشمند برای سرمایه گذارانی تبدیل می کند که به دنبال ارزیابی ارزش نسبی سهام هستند.