تعریف ارزیابی عملکرد در مالی به ارزیابی سیستماتیک اثربخشی و کارایی یک سرمایهگذاری در یک دوره خاص اشاره دارد. این ارزیابی شامل اندازهگیری بازدههای تولید شده توسط یک سرمایهگذاری نسبت به ریسکها، هزینهها و معیارها است. این ارزیابی برای سرمایهگذاران، مدیران پرتفوی و تحلیلگران مالی بسیار مهم است زیرا به آنها کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهای درباره تخصیص دارایی، مدیریت ریسک و استراتژی کلی سرمایهگذاری اتخاذ کنند.
اجزای ارزیابی عملکرد ارزیابی عملکرد شامل چندین مؤلفه کلیدی است:
تعریف جبران خسارت اجرایی به پاداشهای مالی و غیرمالی که به مدیریت ارشد یک شرکت داده میشود، اشاره دارد. این شامل همه چیز از حقوق پایه تا پاداشها، گزینههای سهام و مزایای مختلف است. هدف این است که مدیران را جذب، حفظ و انگیزه دهند تا عملکرد شرکت را بهبود بخشند و اطمینان حاصل کنند که با منافع سهامداران همراستا هستند.
اجزای جبران خدمت اجرایی حقوق پایه: این مبلغ سالانه ثابت است که به یک مدیر اجرایی پرداخت میشود و به عنوان پایهای برای بسته جبران خسارت آنها عمل میکند.
تعریف یک کمیته جبران خسارت گروهی تخصصی در درون هیئت مدیره یک شرکت است که مسئول تعیین و نظارت بر سیاستهای جبران خسارت اجرایی میباشد. این کمیته نقش مهمی در اطمینان از همراستایی ساختارهای پرداخت با عملکرد شرکت و منافع سهامداران ایفا میکند و در نهایت به حاکمیت شرکتی مؤثر کمک میکند.
اجزای کلیدی ساختار یک کمیته جبران خسارت معمولاً شامل موارد زیر است:
اعضا: معمولاً شامل مدیران مستقل است تا از تضاد منافع جلوگیری شود.
تعریف کمیته حسابرسی یک جزء حیاتی از حاکمیت شرکتی است که به طور عمده مسئول نظارت بر فرآیند گزارشگری مالی، حسابرسی صورتهای مالی شرکت و عملکرد حسابرسان داخلی و خارجی میباشد. این کمیته به عنوان پلی بین مدیریت، هیئت مدیره و سهامداران عمل میکند و اطمینان حاصل میکند که سازمان به استانداردهای قانونی و بهترین شیوهها در گزارشگری مالی پایبند است.
اجزای کلیدی ترکیب: معمولاً از مدیران مستقل تشکیل شده است، کمیته حسابرسی باید حداقل یک عضو با تخصص مالی داشته باشد.
تعریف مدیران مستقل اعضای هیئت مدیره یک شرکت هستند که هیچ رابطه مادی یا معناداری با شرکت، مدیران آن یا ذینفعان عمده آن ندارند. این استقلال به آنها اجازه میدهد تا تصمیمات عینی اتخاذ کنند که منافع سهامداران و سلامت کلی سازمان را در اولویت قرار دهد. با ایفای نقش تعادل در برابر تأثیر مدیریت، مدیران مستقل نقش حیاتی در بهبود حاکمیت شرکتی ایفا میکنند.
اهمیت مدیران مستقل مدیران مستقل برای تقویت اعتماد و یکپارچگی در یک شرکت حیاتی هستند.
تعریف اندازه اقتصاد سایه به ارزش کل فعالیتهای اقتصادی اشاره دارد که خارج از اقتصاد رسمی انجام میشوند و تحت نظارت یا تنظیم دولت نیستند. این شامل فعالیتهای قانونی و غیرقانونی است، از درآمدهای گزارشنشده تا تجارت غیرمجاز. درک اندازه اقتصاد سایه برای سیاستگذاران، اقتصاددانان و کسبوکارها بسیار مهم است زیرا میتواند بر سیاستهای مالیاتی، رشد اقتصادی و سطح اشتغال تأثیر بگذارد.
اجزای اقتصاد سایه اقتصاد سایه میتواند به چندین جزء تقسیم شود:
تعریف ترکیب هیئت مدیره به ساختار و ترکیب هیئت مدیره یک شرکت اشاره دارد. این شامل تعداد اعضا، سوابق، مهارتها و تجربیات آنها، و همچنین تنوع آنها از نظر جنسیت، قومیت و تخصص حرفهای است. یک هیئت مدیره خوب ترکیب شده برای حاکمیت مؤثر، تصمیمگیری استراتژیک و موفقیت کلی سازمان حیاتی است.
اجزای کلیدی ترکیب هیئت مدیره تنوع: هیئتهای مدرن به طور فزایندهای بر تنوع تمرکز دارند، که شامل جنسیت، نژاد، سن و پیشینه حرفهای میشود.
تعریف شاخص احساسات اقتصادی جهانی (GESI) یک معیار ترکیبی است که حالت کلی شرکتکنندگان اقتصادی در سطح جهانی را منعکس میکند. این شاخص احساسات جمعی مصرفکنندگان، کسبوکارها و سرمایهگذاران را در مورد وضعیت فعلی و آینده اقتصاد ثبت میکند. با تحلیل این احساسات، تحلیلگران مالی و سیاستگذاران میتوانند روندهای اقتصادی بالقوه را ارزیابی کرده و تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند.
اجزای شاخص احساسات اقتصادی جهانی GESI از عناصر مختلفی تشکیل شده است که به درک کلی از احساسات اقتصادی کمک میکند:
تعریف شاخص تنوع صادرات (EDI) یک معیار حیاتی است که در مالی و اقتصاد برای ارزیابی تنوع کالاها و خدماتی که یک کشور صادر میکند، استفاده میشود. این شاخص بینشی درباره سلامت اقتصادی و تابآوری یک ملت ارائه میدهد و نشان میدهد که پایه صادرات آن چقدر متنوع یا متمرکز است. یک EDI بالاتر نشاندهنده یک پرتفوی صادراتی متنوعتر است که معمولاً به کاهش آسیبپذیری در برابر نوسانات بازار جهانی منجر میشود.
تعریف نسبت بدهی ملی به تولید ناخالص داخلی (GDP) یک شاخص اقتصادی کلیدی است که بدهی ملی یک کشور را با تولید ناخالص داخلی آن مقایسه میکند. این نسبت به صورت درصد بیان میشود و به عنوان معیاری برای توانایی یک ملت در پرداخت بدهیهایش عمل میکند. این نسبت بینشهایی درباره سلامت مالی یک کشور ارائه میدهد و بر اعتماد سرمایهگذاران و تصمیمات سیاستگذاری دولت تأثیر میگذارد.
اجزاء اجزای نسبت بدهی ملی به تولید ناخالص داخلی شامل: