تعریف سلامت مالی زنجیره تأمین به ثبات و عملکرد مالی کلی عملیات زنجیره تأمین یک شرکت اشاره دارد. این موضوع شامل عوامل مختلفی است که بر کارایی مالی زنجیره تأمین تأثیر میگذارد، از جمله جریان نقدی، مدیریت موجودی، روابط با تأمینکنندگان و کنترل هزینه. یک زنجیره تأمین سالم نه تنها عملیات روان را تضمین میکند بلکه به طور قابل توجهی به سود نهایی شرکت نیز کمک میکند.
اجزای کلیدی مدیریت جریان نقدی: توانایی نظارت و کنترل ورودیها و خروجیهای نقدی در زنجیره تأمین بسیار حیاتی است.
تعریف شاخصهای احساسات بازار ابزارهایی هستند که بینشهایی درباره وضعیت کلی سرمایهگذاران نسبت به یک بازار یا دارایی خاص ارائه میدهند. آنها به ارزیابی اینکه آیا احساسات بازار صعودی (خوشبینانه) یا نزولی (بدبینانه) است، کمک میکنند و بر تصمیمات از سرمایهگذاران فردی تا مؤسسات بزرگ تأثیر میگذارند.
اجزای شاخصهای احساسات بازار شاخصهای احساسات بازار میتوانند شامل مجموعهای از اجزاء مختلف باشند، از جمله:
نظرسنجیها و رأیگیریها: اینها معمولاً برای ارزیابی اعتماد و انتظارات سرمایهگذاران انجام میشوند.
تعریف ارزیابی پوشش نقدینگی (LCA) یک چارچوب نظارتی است که برای اطمینان از این که مؤسسات مالی، مانند بانکها و شرکتهای سرمایهگذاری، داراییهای نقدی کافی برای تحمل فشار مالی کوتاهمدت را حفظ کنند، ایجاد شده است. هدف اصلی LCA ترویج ثبات در سیستم مالی با اطمینان از این است که مؤسسات میتوانند نیازهای جریان نقدی خود را در دورههای اختلال بازار برآورده کنند.
عناصر کلیدی ارزیابی پوشش نقدینگی داراییهای نقدی با کیفیت بالا (HQLA): این داراییها داراییهایی هستند که میتوان به راحتی آنها را به نقد تبدیل کرد بدون اینکه ارزش قابل توجهی از دست بدهند.
تعریف تحلیل حجم معاملات یک روش است که در مالی برای ارزیابی مقدار اوراق بهادار معامله شده در یک بازه زمانی خاص استفاده میشود. این روش بینشهایی درباره فعالیت بازار و نقدینگی ارائه میدهد و به معاملهگران کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهای بگیرند. با تحلیل حجم معاملات، میتوان قدرت حرکات قیمت را سنجید و روندهای بالقوه در بازار را شناسایی کرد.
اجزای تحلیل حجم معاملات حجم معاملات: تعداد کل سهام یا قراردادهای معامله شده برای یک امنیت خاص در یک دوره مشخص.
تعریف شاخصهای اقتصادی خاص بخش، معیارهایی هستند که برای سنجش عملکرد اقتصادی بخشهای خاص در یک اقتصاد طراحی شدهاند. این شاخصها میتوانند بینشهای ارزشمندی برای سرمایهگذاران، سیاستگذاران و تحلیلگران فراهم کنند و به آنها کمک کنند تا بر اساس سلامت و روندهای صنایع مختلف تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند.
عناصر شاخصهای اقتصادی خاص بخش این شاخصها معمولاً از چندین مؤلفه کلیدی تشکیل شدهاند:
سطوح تولید: اندازهگیری میکند که یک بخش چقدر تولید میکند، که میتواند نشاندهنده رشد یا انقباض باشد.
تعریف نوسان قیمت درونروزی اصطلاحی است که در بازارهای مالی برای توصیف درجه نوسان در قیمت یک اوراق بهادار یا دارایی در طول یک روز معاملاتی واحد استفاده میشود. این نوسان میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد، از جمله اخبار بازار، شاخصهای اقتصادی و احساسات معاملهگران. برای معاملهگران روزانه و سرمایهگذاران، درک نوسان درونروزی برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه و مدیریت مؤثر ریسک ضروری است.
اجزای نوسانات قیمت درونروزی احساسات بازار: حالت جمعی سرمایهگذاران میتواند به طور قابل توجهی بر حرکات قیمت تأثیر بگذارد.
تعریف ارزش اقتصادی افزوده (EVA) یک معیار عملکرد مالی است که نمایانگر ارزشی است که یک شرکت از عملیات خود پس از کسر هزینه سرمایه تولید میکند. این اساساً یک اندازهگیری از عملکرد مالی یک شرکت است که سود اقتصادی واقعی یک سازمان را منعکس میکند و به ذینفعان درک واضحتری از اینکه شرکت چگونه ارزش ایجاد میکند، میدهد.
اجزای EVA EVA با استفاده از یک فرمول ساده محاسبه میشود:
تعریف مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای (CAPM) یک مفهوم بنیادی در مالی است که به سرمایهگذاران کمک میکند تا رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار را درک کنند. این مدل فرض میکند که بازده مورد انتظار یک سرمایهگذاری برابر با نرخ بدون ریسک به علاوه یک حق بیمه ریسک است که متناسب با ریسک سیستماتیک دارایی میباشد. CAPM به طور گستردهای برای قیمتگذاری اوراق بهادار پرریسک و تعیین نرخ بازده مورد نیاز مناسب استفاده میشود.
تعریف بانک تسویه بینالمللی (BIS) اغلب به عنوان “بانک بانکهای مرکزی” شناخته میشود. این بانک در سال ۱۹۳۰ تأسیس شده و هدف آن ترویج ثبات پولی و مالی در سطح جهانی است. BIS به عنوان یک انجمن برای بانکهای مرکزی عمل میکند تا همکاریهای بینالمللی را تقویت کند و خدمات بانکی به آنها ارائه میدهد. این بانک در بازل، سوئیس مستقر است و نقش حیاتی در سیستم مالی جهانی ایفا میکند.
تعریف X-Efficiency یک اصطلاح است که توسط اقتصاددان هاروی لیبنشتاین در دهه ۱۹۶۰ ابداع شد. این اصطلاح به درجهای از کارایی که شرکتها در یک بازار حفظ میکنند، اشاره دارد، بهویژه در زمینه توانایی آنها برای استفاده مؤثر از منابع به منظور حداکثر کردن تولید. برخلاف معیارهای سنتی کارایی که بر هزینهها و خروجیها تمرکز دارند، X-Efficiency به کارکردهای داخلی یک شرکت، از جمله شیوههای مدیریتی، انگیزههای کارکنان و ساختار سازمانی توجه میکند.