توضیح انقباض چرا کاهش قیمتها همیشه خبر خوبی نیست
آیا تا به حال وارد فروشگاهی شدهاید و فکر کردهاید: “وای، قیمتها واقعاً در حال کاهش هستند!"؟ به نظر میرسد که این یک رویا باشد، نه؟ مغز ما به گونهای طراحی شده است که با تورم - آن افزایش ظاهراً مداوم هزینهها - سازگار است، به طوری که ایده کاهش قیمتهای گسترده میتواند مانند یک تسکین خوشایند به نظر برسد. اما به عنوان کسی که سالها در حال بررسی دادههای اقتصادی و مشاهده تغییرات بازار بودهام، میتوانم به شما بگویم که در حالی که یک کاهش قیمت ممکن است خوب باشد، کاهش قیمتهای گسترده و پایدار یک بازی کاملاً متفاوت است. و این بازیای نیست که بخواهید اقتصاد شما برای مدت طولانی در آن شرکت کند.
کاهش قیمت، به سادگی، کاهش مداوم در سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد است (Oxford Learners Dictionaries، “deflation noun”). ما در مورد یک فروش موقت بر روی گجت مورد علاقهتان صحبت نمیکنیم. ما در مورد یک کاهش گسترده و مداوم در همه زمینهها صحبت میکنیم - از مواد غذایی گرفته تا خودرو و مسکن. این مانند این است که کل اقتصاد در یک فصل تخفیف دائمی گیر کرده است، که ممکن است در کاغذ عالی به نظر برسد، اما به من اعتماد کنید، واقعیت بسیار پیچیدهتر و اغلب، بسیار کمتر دلپذیر است.
پس، چه چیزی این چرخه نزولی را آغاز میکند؟ به ندرت فقط یک چیز است، بلکه معمولاً ترکیبی از عواملی است که فشار زیادی بر قیمتها وارد میکند.
-
کاهش چشمگیر در تقاضا: تصور کنید که ناگهان همه تصمیم میگیرند هر پنی را پسانداز کنند به جای اینکه خرج کنند. شاید این ناشی از ترس از آینده، عدم قطعیت شغلی یا به سادگی کارتهای اعتباری پر شده باشد. وقتی تقاضا کاهش مییابد، کسبوکارها مجبورند قیمتها را کاهش دهند تا خریداران را جذب کنند. این یک فشار کلاسیک عرضه و تقاضاست.
-
یک مازاد عرضه فراوان: گاهی اوقات، مشکل کمبود خریدار نیست، بلکه صرفاً وجود بیش از حد کالا است. به آنچه در چین مشاهده میکنیم فکر کنید. اقتصاد آنها با این مشکل دست و پنجه نرم میکند و قیمتها به مدت شش فصل متوالی کاهش یافته است، روندی که اگر ادامه یابد میتواند معادل یک دوره رکود قیمتی بیسابقه از بحران مالی آسیا باشد (The Business Standard، “معنی رکود مداوم چین برای جهان”). آنها ظرفیت تولید عظیمی دارند، شاید حتی در برخی بخشها مازاد ظرفیت، که قیمتها را به طور جهانی پایین میآورد زیرا کالاها را صادر میکنند. به عنوان مثال، یک اقتصاددان گلدمن ساکس نیاز به “ساختار انگیزشی متفاوت برای ارزیابی و ارتقاء مقامات محلی” را برای مقابله با این مسائل مازاد ظرفیت در چین مورد تأکید قرار داد (CNBC، “خبرنامه ارتباط چین”). این یک مشکل سیستمی است که در مرزها طنینانداز است.
-
پرشهای فناوری: در حالی که به طور کلی مثبت است، پیشرفتهای سریع فناوری گاهی اوقات میتواند انقباضی باشد. فناوری جدید معمولاً تولید را ارزانتر و کارآمدتر میکند و این امکان را فراهم میآورد که کالاها و خدمات با قیمتهای پایینتری ارائه شوند. به یاد داشته باشید که یک تلویزیون صفحهتخت در گذشته چقدر هزینه داشت در مقایسه با حالا!
-
کاهش عرضه پول: کاهش پول در گردش به معنای کاهش قدرت خرید است و این میتواند منجر به کاهش قیمتها شود. بانکهای مرکزی معمولاً سعی میکنند از این امر جلوگیری کنند، اما گاهی اوقات نیروهای اقتصادی بسیار قوی هستند.
اینجا جایی است که اوضاع پیچیده میشود. در حالی که کالاهای ارزانتر جذاب به نظر میرسند، کاهش مداوم قیمتها زنجیرهای از واکنشها را به راه میاندازد که میتواند یک اقتصاد را فلج کند. این کمی شبیه یک پیشگویی خودتحققیافته است.
-
برای مصرفکنندگان، “صبر و ببینید”:
- هزینهکرد تأخیری: اگر انتظار دارید که خودروی جدیدتان یا حتی ماشین لباسشویی در ماه آینده ارزانتر شود، چرا امروز آن را بخرید؟ این ذهنیت “صبر و ببین” فعالیت اقتصادی را متوقف میکند.
- افزایش بار بدهی واقعی: این مورد ظریف اما دردناک است. اگر 100,000 دلار بابت وام مسکن خود بدهکار باشید و قیمتها (و احتمالاً دستمزدها) در حال کاهش باشند، آن بدهی به طور مؤثر در واقعیت “گرانتر” میشود. ممکن است درآمد شما کاهش یابد، اما اصل بدهی شما تغییر نمیکند.
-
برای کسبوکارها، این یک مسابقه به سمت پایین است:
- کاهش درآمدها و سودها: وقتی قیمتها کاهش مییابند، کسبوکارها پول کمتری به دست میآورند. این یک ریاضیات ساده است. این موضوع فشار شدیدی بر روی سود خالص آنها وارد میکند.
- کاهش هزینه و اخراجها: برای زنده ماندن، شرکتها هزینهها را کاهش میدهند. این اغلب به معنای کاهش ساعات کاری کارکنان، متوقف کردن دستمزدها یا، متأسفانه، اخراجها است. درآمد کمتر برای کارگران به معنای کاهش بیشتر هزینههای مصرفکنندگان است - که فشار بیشتری به سمت کاهش تورم وارد میکند.
- سرمایهگذاری متوقف شده: چرا باید یک کارخانه جدید بسازید یا محصولات جدیدی را نوآوری کنید اگر نمیتوانید موجودی فعلی خود را بهطور سودآور بفروشید؟ کسبوکارها از سرمایهگذاری عقبنشینی میکنند، که به معنای عدم ایجاد شغل جدید و عدم رشد اقتصادی است.
برای اقتصاد، این رکود است: * انقباض اقتصادی: با کاهش هزینهها، سرمایهگذاری و اشتغال، کل اقتصاد کوچک میشود. ما این را رکود مینامیم یا در موارد شدیدتر، افسردگی اقتصادی. چالشها برای سیاستگذاران: بانکهای مرکزی ابزارهای معمول خود برای تحریک اقتصاد را کمتر مؤثر مییابند زیرا نرخهای بهره اسمی نمیتوانند زیر صفر بروند.
زمانی که کاهش قیمتها خود را نشان میدهد، بانکهای مرکزی معمولاً اولین پاسخدهندگان هستند و سعی میکنند زندگی را به اقتصاد بازگردانند. به عنوان مثال، بانک مرکزی اروپا (ECB) یک مأموریت اصلی برای ثبات قیمت دارد و این به معنای مبارزه با هر دو، تورم بالا و بهویژه، کاهش قیمتها است (بانک مرکزی اروپا، “سیاست پولی بیانیه سیاست پولی ما در یک نگاه”).
آنها از چه ابزارهایی استفاده میکنند؟
-
نرخهای بهره کاهش یافته: اولین اقدام آنها معمولاً کاهش نرخهای بهره است، که باعث میشود برای کسبوکارها وام گرفتن و سرمایهگذاری ارزانتر شود و برای مصرفکنندگان وام گرفتن آسانتر گردد. هدف این است که مصرف را به جای پسانداز تشویق کنند.
-
تسهیل کمی (QE): اگر نرخها به صفر برسند و اقتصاد هنوز در حال رکود باشد، ممکن است به تسهیل کمی روی آورند، که شامل خرید اوراق قرضه دولتی و سایر داراییها است. این کار به طور مستقیم پول را به سیستم مالی تزریق میکند و هدف آن کاهش نرخهای بهره بلندمدت و افزایش نقدینگی است.
-
راهنمایی پیشرو: بانکداران مرکزی همچنین از “راهنمایی پیشرو” استفاده میکنند، که به طور اساسی به معنای ارتباط دادن نیتهای سیاست آینده خود برای تأثیرگذاری بر انتظارات بازار و تشویق به هزینهکردن در حال حاضر است. ما شاهد بودهایم که رئیس بانک مرکزی اروپا، کریستین لاگارد و معاون او، لوئیس د گویندوس، تصمیمات سیاست پولی شورای حکومتی خود را مورد بحث قرار داده و رویکرد خود را به خبرنگاران توضیح دادهاند که بخشی از این استراتژی است (بانک مرکزی اروپا، “آخرین کنفرانس مطبوعاتی ECB”).
با وجود این تلاشها، مبارزه با کاهش قیمتهای ریشهدار میتواند به طرز فوقالعادهای دشوار باشد، همانطور که تجربه اخیر چین نشان میدهد. سیاستگذاران در پکن وعده دادهاند که برای تقویت رشد و کاهش کاهش قیمتها بیشتر اقدام کنند و از صریحترین زبان خود در سالهای اخیر استفاده کردهاند (The Business Standard، “معنی کاهش قیمت مداوم چین برای جهان چیست”). این فقط نشان میدهد که این بیماری اقتصادی خاص چقدر میتواند چسبنده و سرسخت باشد.
در حالی که کاهش قیمت و رکودهایی که اغلب به همراه دارد میتواند دشوار باشد، اما همه چیز ناامیدکننده و تاریک نیست. برخی از کسبوکارها و حرفهها در چنین محیطهایی واقعاً موفق به شکوفایی میشوند. به این فکر کنید: وقتی پول کم است، مردم عادات خرج کردن خود را تغییر میدهند.
-
حسابداران: کسبوکارها هنوز نیاز دارند که حسابهای خود را مدیریت کنند، شاید حتی بیشتر زمانی که اوضاع سخت است و آنها باید هر پنی را بهینهسازی کنند.
-
ارائهدهندگان خدمات بهداشتی: بیماری هیچگاه تعطیلات اقتصادی ندارد. مردم همیشه به مراقبتهای پزشکی نیاز خواهند داشت، که این بخش را به طرز قابل توجهی مقاوم میسازد.
-
مشاوران مالی: زمانی که بازارها ناپایدار هستند و مردم نگران پساندازهای خود هستند، اغلب به کارشناسان برای راهنمایی مراجعه میکنند.
کارگاههای تعمیر خودرو: به جای خرید یک خودروی جدید، مردم تمایل دارند خودروهای قدیمی خود را تعمیر کنند تا در هزینهها صرفهجویی کنند.
-
فروشگاههای مواد غذایی: مردم هنوز نیاز به غذا دارند، صرفنظر از وضعیت اقتصادی.
-
فروشگاههای تخفیف و چانهزنی: همه عاشق معامله هستند، بهویژه زمانی که بودجهها محدود است. خردهفروشان با تمرکز بر ارزش معمولاً در دوران رکود اقتصادی افزایش ترافیک را مشاهده میکنند.
اینوستاپدیا مشاغلی مانند حسابداران، ارائهدهندگان خدمات بهداشتی و مشاوران مالی را در میان مشاغلی که حتی در زمانهای دشوار اقتصادی نیز به خوبی عمل میکنند، فهرست میکند (اینستاپدیا، “9 کسبوکار و حرفهای که در رکودها رونق میگیرند”). این یک یادآوری است که حتی در زمانهای چالشبرانگیز، همیشه زمینههای تابآوری و فرصت وجود دارد.
با مشاهده نوسانات چرخههای اقتصادی در طول سالها، بزرگترین نکتهای که به دست آوردهام این است: درک کاهش قیمت تنها برای اقتصاددانان نیست. این موضوع برای هر کسی که سعی در مدیریت مالی خود، برنامهریزی برای شغلش یا حتی اتخاذ تصمیمات خرید هوشمندانه دارد، حیاتی است. در حالی که کاهش قیمت ناشی از نوآوری در حد معقول قابل قبول است، کاهش قیمت گسترده و پایدار نشانهای از مشکلات عمیق زیرساختی است که میتواند منجر به سختیهای قابل توجهی شود.
بانکهای مرکزی به طور بیوقفه برای جلوگیری از آن کار میکنند و هدفشان رسیدن به نقطه شیرین تورم پایین و پایدار است - کمی شبیه به رانندگی با خودرو با سرعت ثابت، نه خیلی سریع و نه خیلی کند. به عنوان افراد، آگاه ماندن از این جریانات اقتصادی میتواند به ما کمک کند تا آماده شویم، سازگار شویم و حتی فرصتهایی پیدا کنیم، مهم نیست که باد اقتصادی به کدام سمت میوزد.
منابع
دلایل کاهش قیمت در یک اقتصاد چیست؟
کاهش قیمت ناشی از کاهش تقاضا، عرضه بیش از حد کالاها، پیشرفتهای فناوری یا کاهش عرضه پول است.
بانکهای مرکزی چگونه به کاهش قیمتها پاسخ میدهند؟
بانکهای مرکزی معمولاً نرخهای بهره را کاهش میدهند، تسهیل کمی را اجرا میکنند و از راهنماییهای پیشرو برای تحریک فعالیت اقتصادی استفاده میکنند.